بپيچ ای تازيانه ! خرد كن
به تاريكی تبه كن ، سايه ی ظلمت
بسوزان ميله های آتش بيداد اين دوران پر محنت
فروغ شب فروز ديدگانم را
لگدمال ستم كن ، خوار كن ، نابود كن
در تيره چال مرگ دهشتزا
اميد ناله سوز نغمه خوانم را
به تير آشياسوز اجانب تار كن ، پاشيده كن از هم
پريشان كن ، بسوزان ، در به در كن آشيانم را
بخون آغشته كن ، سرگشته كن در بيكران اين شب تاريك وحشتزا
ستمكش روح آسيمه ، سر افسرده جانم را
به دريای فلاكت غرق كن ، آوازه كن ، ديوانه ی وحشي
ز ساحل دور و سرگردان و تنها
كشتی امواج كوب آرزوی بيكرانم را
كه می سوزاند اينسان استخوان های من و هم ميهنانم را
طنين افكن سرود فتح بيچون و چرای كاررا
سر می دهم پيگير و بی پروا ! و در فردای انسای
بر اوج قدرت انسان زحمتكش
آدم رو یاد روزهای انقلاب میندازه یه جور شور یه جور طغیان یه جور.... راستش آدم رو میبره به حالوهوای بروبچه های چپ ...نمیثدونم دوای این درد این ملت یه جوش وخروش دیگه اس یا اینکه نازنینهای این مرز وبوم یکی یکی باید......نمیدونم زیبا بودممنون
فرزاد کمانگر زادروز ۱۳۵۴ و شهادت ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹ فعال حقوق بشر، فعال محیط زیست، روزنامهنگار و فعال صنفی، و معلم کرد ایرانی بود که به اتهام عضویت و همکاری با پژاک به اعدام محکوم شد و در سحرگاه روز یکشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۳۸۹، بههمراه علی حیدریان، فرهاد وکیلی، شیرین علمهولی و مهدی اسلامیان در زندان اوین به دار آویخته شد. فرزاد کمانگر به پاس فعالیتهایش، به صورت افتخاری گزارشگر ویژه مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران نیز بود. یونسکو در گزارش خود درمورد فشارها علیه فضاهای آموزشی، به موضوع اعدام فرزاد کمانگر اشاره کرد .اتحادیه اروپا حکم اعدام او را محکوم و سازمان دیده بان حقوق بشر از او به عنوان یک معلم یاد کرده است وی معلم آموزش وپرورش شهرستان کامیاران با ۱۲ سال سابقه تدریس بود که در مرداد ۱۳۸۵ برای پیگیری مساله درمان بیماری برادرش به تهران آمده بود به اتهام عضویت در پژاک و مشارکت در چند عملیات بمب گذاری و خرابکارنه دستگیر شد. وی در ابتدای بازداشت در بند ۲۰۹ زندان اوین و بازداشتگاه اطلاعات سنندج و کرمانشاه شکنجه شد . او در طول این دوره ۳۳ ماهه زندان ماهها در سلولهای انفرادی و در زندانهای اوین و رجاییشهر و سنندج مورد آزار و اذیت قرار گرفت . مسئولین زندان در هنگام شکنجه و آزار و اذیت او، با صدای بلند قرائت قرآن پخش میکردند توضیحی در مورد شهر به اقای بابک.. اما در ابتدا باید یاد اوری کنم که من با ادبیات زیاد اشنایی ندارم اما تا انجا که اطلاع دارم زبان سهل ممتنع یا ساده من بیشتر به شعر دشوار علاقه دارم و شعری که در سایت قرار دادم بر این سبک گفته شده است. مسالهی زبان همیشه مسالهی اصلی شعر بوده است و شعر هم همیشه مسالهی اصلی زبان، چرا که شعر در زبان شکل میگیرد و زبان در شعر رستاخیز میکند و خود را از یک وضعیت عادی به فوقالعاده برمیکشد و میتواند بر وضوح و ابهام هستی انگشت بگذارد و در تفسیر آن با خواننده و شاعر یگانه شود. این امر تا آنجا مهم است که علاوه بر اینکه تمام شیوههای نقادی به امر زبان توجه میکنند، یکی از مهمترین شیوههای نقد به صورت اختصاصی شکل کاربرد زبان در آثار ادبی بخصوص شعر را بررسی میکند زبان شاعرانه را در شعر فارسی و در شعر جهان میتوان به سه گرایش عمده تقسیم کرد و مورد بحث و بررسی قرار داد زبان دشوار یا دشوارنویسی
دست مریزاد ای بانوی آزاده ایران زمین
برای محسن برادر عزیزم... تو را من چشم در راهم شباهنگام
در ادامه فراماسونر و درخواست خواننده های عزیز
باد تا فانوس شیطان را بر آویزم ، بر بلند کاج کوچه بن بست
65109 بازدید
13 بازدید امروز
41 بازدید دیروز
110 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian