امروز روز قربان است

امروز روز قربان است

در این روز ما ایرانیان شهر نشین متمدن پاک نهاد بدستور اعراب بیابانی خون گوسفندانرا باید بریزیم و خوشحالیم که با ریختن خون این زبان بسته بدیهایمان ضایع میشود و جشن دینی اسلامیمان را هم گرفته ایم

این خون و خونریزی ها کادوی اسلام بدوی است به مردم ایران و سایر کشورهای مسلمان

درصورتیکه زردشت پیامبر ایرانیان که در هزاره های قبل از اسلام بر روی این زمین زندگی میکرده است

 به ایرانیان در کتاب گاتها گفته است

 ایرانی خون آدمیزاد و حیوانات را نباید بریزی

هیچکس را اعم از انسان و یا حیوانات نباید قربانی کنید و بکشید به خاطر هیچ چیز حتی به خاطر خدا هم نباید انسان و یا حیوانی را قربانی کنید اما ما ایرانیان باید این سخن زردشت هم میهن خود را کنار گذاشته و بدستور اسلام و زود و جبری که با ورود عمر بن خطاب و سر بریدنهایش در 1400 سال پیش ( و دروغگوی های و تزویرهای شریعتی که ایرانیان با آغوش باز اعراب و اسلام را پذیرفتند) به ایران گوسفندها ی بیچاره را سر ببریم و روز سر بریدن آنها را هم عید بگیریم و به یکدیگر تبریک بگوئیم

میگویند ابراهيم در خواب ديد كه خداوند به او فرمان مىدهد تا فرزندش اسماعيل را ذبح كند. ابراهیم هم پس از کلی کشمکش با خویش، بدون اینکه بپرسد چرا.. سر تعظیم به این خواسته برمیآورد و تصمیم میگیرد سر اسماعیل را ببرد .. که هنگام بریدن سر، خدا به او میگوید که دست نگه دار... چون بدون سوال و چون و چرا به خواست عجیب غریب، خودخواهانه و بیرحمانه خدایت عمل کردی این قوچ بینوای از همه جا بیخبر را سر ببر که با یک تیر چند نشان را میزنی.. هم به فرمان من سر گذاشتی، هم تا چندین روز غذای چرب و نرم داری و هم میتوانی از گوشت آن به در و همسایه ها بدی و کسب نام و آبروکنیسه و یا چهر هزار سال بعد محمد پیامبر اسلام بر زائران کعبه واجب میکند که پس از مراسم حج بیاد ابراهیم، گوسفندی قربانی کنند

شاید پیامبر اسلام فکر میکرد مگر در سراسر جهان چند هزار مسلمان وجود دارند که واجب به اجرای مراسم حج باشند و موفق به انجام هم آن میشوند؟ مخصوصا که در آن زمان نه هواپیمائی و قطار و خودروئی بود، نه هتل های چند ستاره و مراکز خرید و...خوب این چند نفر هم اگر هر کدام گوسفندی قربانی کنند و گوشت آن را بین بی چیزان و تنگدستان تقسیم کنند بد نیست، اینها هم سالی دویست گرم گوشت میخورند

اما منظور این نبود که کعبه، کعبه ی آمال سرمایه داران عرب، ایرانی و دیگر کشورها شود و یکی پس از دیگری هتل های چندین طبقه برای زائرین ساخته شود و هواپیماها زائرین را از دور و نزدیک جهان در عرض چند و چندین ساعت به عربستان بیاورند تا تعداد زائران از چند صد نفر به صدها هزار و میلیون ها برسد

منظوراین نبود که مسلمانان دارا به یکبار حاجی شدن خرسند نباشند و سالی یکبار برای شستن گناههایشان و صد البته خرید وخودنمائی به مکه بروند و حاجی به توان ١٠ شوند

منظوراین نبود که این میلیون نفر هر کدام یک گوسفند قربانی کنند در حالیکه میدانند در گرمای بالای ٤٥-٤٠ درجه عربستان جا، توانائی نگهداری ، پوست کندن و تقسیم گوشت صدها هزار گوسفند بین تهیدستان نیست و ناچار میشوند پس از کشتار برای جلوگیری از بوی بد و گندیدگی، گوسفندهای بینوا را گله گله و نیمه زنده در کوره ها بسوزانند

برای چند صد هزارگوسفندی که باید در عرض یک روز قربانی شوند چند نفر قصاب تقریبا آزموده وجود دارند.. از زمان شروع کشتار تا جان دادن هر حیوان و کندن پوست( که باز هم کار هر کسی نیست) و تقسیم و بریدن گوشت و پیدا کردن افراد تهیدست و رساندن گوشت به آنها در گرمای  عربستان چقدر زمان لازم است؟

و بعد هم هزینه ی باربری و سوزاندن در کوره ها یا دفن آنها تاسیس سردخانه و منجمد کردن و فرستادن گوشت برای نیازمندان و تنگدستان سراسر جهان هزینه این از آن هم بیشتر میشود میگویند دروغ هر چه بزرگتر باشد باور کردنش آسان تر است

کدام تنگدست ایرانی یا افریقائی را میشناسید که گوشتی از مکه برای او آورده باشند.. این همه خرج برای رساندن ٢٠٠ گرم گوشت.. مگر این ٢٠٠ گرم گوشت به کجای این تنگدستان میرسد.. بهتر نیست بجای کشتن این همه حیوان بیگناه، اینگونه هزینه ها را صرف خرید دارو، لباس گرم برای زمستان، کتاب و دفتر و مداد یا خرج هزار بدبختی دیگر مردم کنید.. البته میفهمم که آن چند کیلو سهم خود و خانواده تان که به داخل یخچال تان میرود خیلی وسوسه انگیز است

ایا منظور از قربانی کردن این بوده است که اگر دختر خانمی عروس میشود جلوی پایش به فرخندگی این پیوند، آن هم نه در روز عید قربان زیرا قرار بود فقط روز عید قربان به یاد ابراهیم کشتار شود گوسفندی سر ببرند

ایکاش اقلا آن کسانی که به فرخندگی عروسی دخترشان گوسفند قربانی کردند و دخترشان نه تنها سفید بخت نشد بلکه طلاق گرفت و جدا شد، به این نتیجه برسند که کشتن حیوانات بیگناه بد شگون است و باعث خوشبختی نمیشودمنظور این نبود که قبل از شروع بازی فوتبال برای سلامتی بازیکنان و برنده شدن سر گاوی ، شتری و شترمرغی را ببرند و گوشتش را بجای تقسیم کردن بین تهیدستان ( که کم هم در کشور خودمان نیستند و دنبال گشتن هم نمیخواهد و کافی است کمی چشمان، بر واقعیت بسته شان را باز کنند) بین خود و بازیکنان تیم تقسیم کنند

و صد البته پس از آسیب دیدن بازیکنان و باخت تیم که پدیده طبیعی در ورزش است، پند نگرفتند که کشتن حیوانات نمیتواند مانع باخت و آسیب دیدگی بازیکنان شود

فکر میکنم اگر ابراهیم از سرانجام این کارش خبر میداشت به احتمال زیاد از پذیرش گوسفند سر باز میزد و اسماعیل را قربانی میکرد

ابراهیم میخواست در راه خدا پسرش را قربانی کند، مردم ما در چه راه هائی قربانی میکنند

نکته قابل توجه این است که مسلمانان بت پرست هائی را که قربانی میکردند را بباد ریشخند میگیرند و جاهل مینامند در حالیکه خود روی بت پرست ها را سفید کرده اند