×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

آوای سکوت و عصیان

× حکایتی عجب است این ندیده‌ای که چه‌سان به تیغ کینه فکندند مان به کوی و گذر چراغ علم ندیدی به هر کجا کشتند زدند آتش هر جا به نامه و دفتر شاملو
×

آدرس وبلاگ من

avayeshab.goohardasht.com

آدرس صفحه گوهردشت من

goohardasht.com/avayeshab

قلعه حیوانات....جرج اورول

یکی بود یکی نبود. در یک مزرعه سرسبز در گوشه‌ای از یک دهکده سرسبز، حیوانات از دست دهقان به ستوه می‌آیند اینکه برای کار کردن شلاق بخورند، به مقدار غذایی که میگیرند راضی باشند، برای شام دهقان و خانواده‌اش توی قابلمه بروند به کشتارگاه فروخته شوند و ... دیگر از این بردگی خسته شده‌اند و باید برای به دست آوردن آرمانهایشان و به دست آوردن آزادی مبارزه کنند ...آزادیی که حق هر حیوانیست

  پس بعد از کلی جلسه و بحث و شعار دادن بالاخره به رهبری خوک‌ها دست به شورش می‌زنند. دهقان و خانواده‌اش را از مزرعه بیرون می‌کنند و خودشان بر سرنوشتشان مسلط می‌شوند. اما این مزرعه به کسانی نیاز دارد که در راس کار قرار گیرند و مزرعه را مدیریت کنند و طبعا خوک‌ها که برای به ثمر رسیدن انقلاب زحمات بسیاری کشیده‌اند این وظیفه را به دست می‌گیرند اول از همه قوانینی وضع می‌شود که همه منظم به اجرای آن هستند. قوانینی که به گفته خوک‌ها برای زندگی بهتر لازم است

بعضی از مفاد این قانون عبارتند از اینکه .... هیچ حیوانی حق نداردحیوان دیگری را به زود به کاری وادار کند. هیچ حیوانی حق ندارد از شلاق استفاده کند. هر موجودی که روی دو پا راه برود دشمن است. هر کس که کت و شلوار بپوشد دشمن است. فرستادن حیوانات به کشتارگاه ممنوع است و  در ابتدا همه چیز خوب و عالی به نظر می‌رسد. حیوانات با شور و اشتیاق برای بهتر شدن مزرعه کار می‌کنند. غذای فراوان در اختیار دارند و در کل از زندگی لذت می‌برند و خوکها کم کم دارند به اسطوره‌هایی تبدیل می‌شوند که آزادی و امنیت را برای همه حیوانات به ارمغان آورده‌اند. اما این شادی خیلی طول نمی‌کشد کم کم موجودی غذاهای ذخیره شده در انبار تمام می‌شود. و مزرعه در حال بایر شدن است. پس خوک‌ها از حیوانات می‌خواهند که برای بقا و حفظ استقلال مزرعه کار کنند. مقداری از تولیدات به مصرف خوراک می‌رسد و خوک‌ها تصمیم می‌گیرند باقیمانده محصولات را بفروشند. اما داد و ستد با انسانها ممنوع است. پس بعد از شور و مشورتی محرمانه نیمه شب یکی از مفاد قوانین که روی دیوار مزرعه نوشته شده پاک می‌شود و جایش را قانون جدیدی می‌گیرد که به خوک‌ها اجازه تجارت با انسان‌ها را می‌دهد. به این ترتیب پول و ثروت وارد مزرعه و در واقع وارد جیب خوک‌ها می‌شود

 پس خوک‌ها تصمیم می‌گیرند برای کسب درآمد بیشتر تولیدات را افزایش دهند و این نیازمند این است که حیوانات بیشتر و بیشتر کار کنند. اما به زور کار کشیدن از حیوانات خلاف مقررات است. چاره معلوم است. یکی دیگر از قوانین پاک می‌شود این روال تغییرات ادامه دارد تا جایی که حیوانات از دست خوک‌ها به تنگ می‌آیند اما این فرآیند تغییر قوانین آنقدر آرام آرام و با دقت انجام می‌شود که حیوانات تقریبا باور کرده‌اند که قوانین از اول همین‌طور بوده. در نتیجه برای مقابله با خوک‌ها حرکتی نمی‌کنند. و هر حرکتی هم که توسط حیوانات کمی باهوش‌تر انجام شود بشدت بوسیله خوک‌ها سرکوب می‌شود... و  این داستان همچنان ادامه دارد تا جایی که شرایط زندگی حیوانات مزرعه به وضعیت قبل از بیرون راندن دهقان باز می‌گردد و این بار اوضاع کمی بدتر هم شده چون کسی توان مقابله را ندارد

صحنه آخر داستان مهمانی‌ای است که که افتخار شروع روابط و اتحاد بین خوک‌ها و انسان‌ها برگذار شده. مهمانی‌ای‌ که خوک ها در حالی که روی دو پا ایستاده‌اند، کت و شلوار پوشیده‌اند و شلاق به دست دارند در آن حاضر می‌شوند

 

جمعه 27 آبان 1390 - 2:45:22 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم
نظر ها

http://faryadirani.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 28 آبان 1390   11:00:19 AM

دروود

متاسفانه هیچی از ایران و ایرانی باقی نمونده که بخواهیم از آن محافظت کنیم .چهار نفر از هم دوره ای های من از کشور خارج شدند ،تا دو ماه دیگه یکی از صمیمی ترین دوستانم کشورش را ترک میکنه ،همه آنها دارای موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی هستند ،چند بار سعی کردم که منصرفشون کنم اما اونا بر این باورند که چیزی برای از دست دادن ندارند

آیا شما هم  چنین اعتقادی دارید ؟

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 28 آبان 1390   10:32:04 AM

قلعه ی حیوانات واقعا یکی از بهترین کتابهایی بوده که خوندم!!!!!!   آهنگ پس زمینت هم زیباست .فکر کنم اثر احمت کچ باشه؟نه؟

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 28 آبان 1390   10:30:31 AM

حالا ما چند وقت نبودیم شما چرا این چند وقت به ما سر نمی زدید!!!! دوست عزیز!!!!!!!!!!

http://sourena.gegli.com

ارسال پيام

شنبه 28 آبان 1390   10:27:30 AM

سلام سکوت عزیز.اوضاع سیاسی خرابه و تشنج چند وقته در حال رسیدن به اوجه.من از روی وظیفه پرچم زیبا ، پر ابهت و صلابت میهنم رو آپ کردم!!!!

عزت زیاد    

http://re43.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   10:14:29 PM

قشنگ بود دست طلا

http://re43.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   10:14:29 PM

قشنگ بود دست طلا

http://re43.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   10:04:52 PM

""""""""""""""""""
"فرياد راهمه "ميشنوند          "
"هنرواقعى،شنيدن "صداى سكوت است"
"پس درزيباترين "سكوتت،صدايم كن " """"""میشنوم"""""

http://mry_hbp.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   8:55:16 PM

کاش مسئولین ما همون قوانیننی که حیوانات بطور غریزی ازش تبعیت میکنند را رعایت میکردند. اون موقع شاید دیگه 3هزار میلیارد اختلاس نمیکردند

http://tanha1369.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   7:34:51 PM

ممنون از اينكه به وبلاگ من سر ميزنيد   مطلبتون هم عالي بود مثل هميشه

http://kumeh.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   6:57:08 PM

جرج اورول.............تونقد به نظام کمونیستی در دهه هفتاد این کتاب زیبارو نوشت اما تو هر زمانی هر جامعه ای که گرفتار نظامهای ایدئولوژیک ودیکتاتور مآبانه باشه رو تحت پوشش قرار میده...............................خیلی خوب خلاصه نویسی شده است...............................سپاس

http://khamoshiii.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   6:21:17 PM

بسیار عالی ....این کتاب و کتاب 1984را همیشه من خیلی نزدیک به زمان خودمان می بینم

http://parsmemar.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   4:33:31 PM

حالا اینو بشنو

روزی روزگار پادشاه هی ک عادل و خردمند بوده ب پسر خود ک جانشین وی بعد از مرگ بوده نصیحتی میکنه ازین قرار

اگر میخواهی بعد از من تاج و تخت پادشاهیو حفظ کنی با مردم مدارا کن و مهربان باش

بعد از پادشاه پدر پسر تخت و سلطنت رو ب ارث میبره

بلافاصله مالیات هارو 2برابر میکنه وزیر که از زمان پادشاهی پدر در ان منسب باقی مانده بود نزد پادشاه میاد و نصیحت پدر را یاد اور میشود که با مردم مدارا کن وگرنه شورش میکنن

پادشه بیتوجه بنصایح و گوشزدها مالیاتهارو 3برابر 4برابر 5برابر میکنه و هر بار وزیر این مسئله رو گوشزد میکرده و تاثیری در تصمیمات پادشاه پسر نداشته

و هربار پادشاه پسر میگفته خیالت راحت ازین مردم ازین بخارا در نمیاد هرچی تو سرشون بزنی رامتر میشن

برای اثبات حرفش دستور میده که همه مردها قبل رفتن ب سرکار باید 10ضربه شلاق از سربازای پادشاه بخورن

وزیر فریاد میزنه ک این بار شورش میشه و سلطنت بخطر میفته اما پادشاه  از  مردم وفادارش مطمئنه ک دم نمیزنن

و تعداد شلاقها رو زیاد میکنه

تا جایی ک یروز با سر صدای مردم از خواب بیدار میشه و وزیر میگه دیدی قربان فدایت شوم دیدی شورش شد؟

پادشاه متعجب میگه صبر کن ببینم چی میگن این مردم ازینا ازین بخارا در نمیاد

نماینده مرد م  و میخواد  

نماینده میاد

و درد مردم و میگه

قربان مایاتهارو چند برابر کردین فدای سرتان گوارای وجود شک نداریم که خرج خود مردم میشود

شلاق خوردن را اجباری کردین حتما حکمتی در  این کار هست اما قربان ما کارگریم و نان شبمان ب کارمان بسته است سرکار نرویم گرسنه میماند اهل و عیال

خوب از دست من چکاری ساخته است؟

قربان  دستور دهید تعداد شلاق زنهارو زیاد کنند گاها تا ظهر باید صف وایسیم تا شلاق بخوریم

یا حداقل ترتیبی دهید ک شلاق هارا یا شب بزنن یا اهل و عیال بجای مردها شلاق بخورن

پادشاه هم  بشرط اینکه مالیاتها بیشتر شود قبول کردن ک زنها شلاق بخورن ت ا مردها صبح زود ب سرکار بروند

انهاییم ک زن ندارن شبها شلاق بخورن

عجب پادشاه مهربونی

 

اره عزیزم داستان اینه 

تا حالا تو صف وایسادی برا پرداخت جریمه هات؟

میدونی برا 2سال خدمت اجباری باید چقد بری بیای تا اعزام شی؟

تا حالا ی مامور راهنمایی رانندگی زیقی شده جوری باهات برخورد کنه ک انگاری پادشاهه؟ی اعزام ب پارکینگ میزنه کلی پول جرثقیل و خلافیو ازین داستانا...

تا حالا شده زنگ بزنی کلانتری بگی دزد گرفتیم مامور نفرستن؟بعد ببینی یکی که شال یا روسریشوعقب گذاشته بگیرن؟

حتی فکرشم میکردی با برداشتن یارانه ها نان و امثالهم انقد با کیفیت بشه؟

عزیزم

شکن نکن ک با همه این حرفا دوره بعد هم با ی جمعیت چند میلیونی میریم پای صندوق رای مونم میدیم

هر بار هم با ترفند جدید میکشنمون پای صندوق دوره قبل و دیدی؟حضور 80درصدی؟

قول میدم همچین گوشامونو دراز کنن ک اینبار 90درصدی بریم

پیروز باشی 

http://avayeshab.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   4:53:27 PM

قلعه حیوانات در سال 1945 منتشر شده ولی داستان

این کتاب رو می تونیم در حکومت های

خودکامه ای که از بدو پیدایش انسان تشکیل شده و

در زمان های آینده هم

وجود این حکومت ها ادامه خواهد داشت مشاهده کنیم

http://avayeshab.gegli.com

ارسال پيام

جمعه 27 آبان 1390   3:57:55 PM

درود مهران جان

اشاره جالبی به این پدیده کردید و البته منهم باید یاد اوری کنم که این پدیده در ایران تازه نیست و فقط محدود به  زندانیان سیاسی در بند نمیشه برای  واضحتر شدن سخنم باید اشاره کنم به همان زندانیان سیاسی فعال که رژیم واقعا از بودنشون وحشت داره .. نه میتونه اونهارو از صحنه حذف فیزیکی کنه و نه ازاد.. بنابر این بر خوردش با این زندانیان در ظاهر همانند قبل  اما در عمل خواستار رهایی به هر نحوی از دست اونهاست چرکه اگر اونها باز هم در صحنه باشن حالا یا ازاد یا در بند هم توجه جهانیان رو به  خود جلب میکنه و هم در داخل زیر سوال قرار میگیره پس چه بهتر این افراد از ایران بیرون برن.. دادن مرخصی به زندانیان سیاسی یکی از فرصت هایی هست که رژیم به انان میده و البته انها هم نا خواسته از این فرصت استفاده کرده و با هزاران مشقت از ایران خارج میشن البته برای جلوگیری و رفع ابهام باید یاد اوری کنم که خود زندانی اصلا از این موضوع اطلاغ نداره  و خوب مسلما از ترس جان همون کاری که اگر ما باشیم انجام میدیم اونهم انجام میده... و اما در اینجا رژیم خیلی ساده هم از دست انها راحت شده و هم در برابر جامعه جهانی دیگه بهانه ای برای انتقاد نداره.. و اما ... و  اما جوانی که اندیشه داشت. قدرت تفکر داشت ازادیخواه با ارمانهای بلند و عشق به میهن و وطن درون خونش میجوشید و برای رسیدن به هدفش شکنجه شد.. زندانی کشید اکنون در انطرف مرزها به کسی تبدیل شده که در واقع تمام مبارزاتش براش شدن خاطره.. فکرش و اندیشه اش منجمد میشه و در واقع به فردی اخته شده تبدیل میشه و این اون چیزی هست که حکومت خواسته و ارزوش بوده .. همان نهلیسم

آخرین مطالب


برای محسن برادر عزیزم... تو را من چشم در راهم شباهنگام


در ادامه فراماسونر و درخواست خواننده های عزیز


فراماسونری


رمان استر


قلعه حیوانات....جرج اورول


گریز زندگی


استيون هاوكينگ


باد تا فانوس شیطان را بر آویزم ، بر بلند کاج کوچه بن بست


گرگ درون


آوانگارد


نمایش سایر مطالب قبلی

پیوند های وبلاگ

آمار وبلاگ

65090 بازدید

35 بازدید امروز

8 بازدید دیروز

98 بازدید یک هفته گذشته

Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)

آخرين وبلاگهاي بروز شده

Rss Feed

Advertisements